​سرمقالهٔ روزنامهٔ پیام استان سمنان

عوامل افزايش طلاق و کاهش ازدواج

ابوالقاسم کواکبيان
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱ تير ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۵۰
Share/Save/Bookmark
 
طبق تعريف جامعه‌شناسان،خانواده از ازدواج يک مرد ويک زن حاصل مي‌شود که باهم زندگي کرده واحتمالاً فرزنداني به‌دنيا مي‌آورند.
اگر اعضاي اين نهاد اجتماعي به‌سبب وابستگي وعلاقه‌هاي مشترک،خوب ومتناسب با معيارهاي صحيح عقلي وانساني باشند،از حيث رواني نشاط داشته واحساس خوش‌بختي کنند،ازلحاظ اقتصادي در تنگنا نبوده ودغدغة تأمين معاش نداشته باشند وحقوق يکديگر را رعايت کنند،از طرفي به‌دليل تقسيم ناعادلانة ثروت در کوتاه‌مدت صاحب ثروت‌هاي نجومي نشوند وظرفيت وپتانسيل رفاه بيش از حد وغيرمتعارف را داشته باشند،قطعاً اين قبيل خانواده‌ها مي‌توانند جامعه‌اي عالي وزندگي قابل‌قبولي درکنارهم داشته باشند؛ولي متأسفانه در کشور ما به‌دليل عوامل مخرب ونبودِ برنامه‌ريزي متناسب مديران،اين نهاد مقدس اجتماعي،يا تشکيل نمي‌شود يا به‌طور جدي متزلزل بوده وبالتبع آمار مغضوب‌ترين حلال خداوندِ سبحان يعني طلاق رو به تزايد مي‌گذارد تاآنجايي که اکنون دلسوزان جامعه احساس خطر کرده‌اند.
اين احساس خطر بجاست؛طوري‌که جمعيت کشور به‌سرعت به‌سمت پيري رفته واگر همين روند طي شود،روزي خواهد آمد که همة خانه‌ها خانة سالمندان خواهد شد؛آن هم سالمنداني که تنها وبدون فرزند وخانواده هستند! دراين ‌ميان،افرادي هم هستند که نسنجيده پيشنهاد ازدواج اجباري مي‌دهند وتا زماني‌که اين‌چنين افرادي در مراکز تصميم‌گيري باشند،اين مشکل لاينحل خواهد بود.در همين جا بايد گفت اگر مديران ما دغدغة پيشرفت وبهترشدن آيندة مردممان را دارند،بايد از روزمرگي به‌در آمده وفکري به حال کشوري با تمدن هزاران ساله بکنند که با اين روند در حال نابودي است.بديهي است در جامعة ما عوامل مخربي چون افسردگي، استرس، اعتياد ومهم‌تر از همه بيکاري خانواده‌ها را تهديد مي‌کند.درکنار اين عوامل، خيانت، مسئوليت‌پذيرنبودن به‌ويژه در تنگناهاي اقتصادي،بيش از همه بنيان خانواده‌ها را نشانه رفته است.بديهي‌ترين علت اضمحلال خانواده‌ها وتشکيل‌‌نشدن خانواده‌هاي جديد،تبعيض اقتصادي است والبته چشم‌وهم‌چشمي زاييدة همين عامل است؛مثلاً فرزند آن عالي‌مقام اتومبيل ميلياردي سوار مي‌شودو درمقابل،يک کارگر زحمتکش توان خريد يک دوچرخه را هم براي فرزند خود ندارد يافرزند فلان‌کس خود را به منابع قدرت وثروت نزديک کرده وصاحب خانة چندهزارمتري با همة لوازم تفريحي اعم از استخر وجکوزي و... در لواسانات است؛درحالي‌که آن ديگري با مدرک تحصيلي عالي براي اجارة يک خانة پنجاه‌متري که فقط خودش وهمسرش بتوانند در آن زندگي کنند،مستأصل است.اين توزيع ناعادلانة ثروت که اغلب خلاف قانون شرع وعرف است،از موانع بسيار مهم براي تشکيل خانواده يا اضمحلال آن شده است؛ازاين‌رو با افزايش آمار طلاق وکاهش ازدواج موجب عدم تشکيل خانواده شده است ونيز با کم‌شدن آمار باروري، سال‌به‌سال به‌سمت نيستي ونابودي خانواده حرکت مي‌کنيم واين نقطة مقابل سخنان رهبر انقلاب است که چندين بار بر ضرورت وجود خانوادة مقدس وگسترش باروري تأکيد کردند.
اعتقاد برخي بر اين است که با آموزش وفرهنگ‌سازي مي‌توان به کاهش طلاق وتشويق ازدواج ودرنتيجه باروري کمک کرد؛ولي ديگر اين جملات تکراري شده است که براي هر معضل اجتماعي بايد فرهنگ‌سازي کرد؛چون وقتي خود فرهنگ‌سازان ما در زندگي اجتماعي، در رعايت عدالت اقتصادي، مديريتي وکسب قدرت بي‌فرهنگي مي‌کنند،چگونه مي‌توانند براي اين خيل جواناني که لااقل ۲۰سال از سن ازدواجشان گذشته، فرهنگ‌سازي کنند؟!در موقعيتي که در فيلم‌هاي سينمايي ما طلاق امري عادي قلمداد مي‌شود وحتي بدترين روابط زناشويي يعني ازدواج سفيد تبليغ مي‌شود،نمي‌توان فرهنگي متعالي را انتظار داشت؛چه،ده‌ها کانال تلويزيوني وهزاران تريبون وسخنراني‌هاي متعدد به وظيفة فرهنگي خود به‌طور شايسته عمل نکرده‌اند وشبانه‌روز درپي مقصر قلمدادکردن دشمنان خارجي اين مرز وبوم هستند وخودشان هم به همان مسائلي که مطرح مي‌کنند،اعتقاد ندارند وگروهي نيز همة همّ‌وغمشان اين است که رقيب شغلي خود را از ميدان به‌در کنند وخود جاي آن را بگيرند؛درصورتي‌که ابتدايي‌ترين آگاهي از آن شغل جديد ندارند؛چون برخلاف شايسته‌سالاري وبا رانت يا با رأي اقليت مردم،قدرت ومناصب را در دست مي‌گيرند وبه‌طورکلي برايشان نظر مردم وطرز زندگي‌شان مهم نيست،برايشان مهم نيست يک جوان تحصيل‌کرده که مدرک عالي به‌دست آورده،به‌دليل بي‌برنامگي يا عدم ريل‌گذاري، درآمدي براي تشکيل خانواده وتهية ابتدايي‌ترين لوازم زندگي ندارد ونهايتاً به خود اجازه مي‌دهند راه‌حل غيرمعقولي چون چندهمسري يا ازدواج اجباري را پيشنهاد بدهند.سؤال نگارنده از آقايان اين است آيا شما راضي هستيد دخترتان با چند هوو زیر یک سقف زندگی کندیا به‌اجبار او را وادار به ازدواج کنیدیا آیا می‌توانید فردی را به ازدواج با فرزندتان مجبور کنید؟!
کد مطلب: 562